سلاح قدرتمند ایرانی صیاد2 در دست تک تیرانداز های دلاور گردان ابالفضل العباس(ع)
تمام عمرم برای مهدی
شود وجودم فدای مهدی
سپاس گویم خدای مهدی
شنیدم آخر ندای مهدی
تمام عمرم برای مهدی........
یا مهدی.............
التماس دعا فرج
شب هنگام محمد باقر -طلبه جوان-در اتاق خود مشغول مطالعه بود که به ناگاه دختری وارد اتاق او شد در را بست و با انگشت به طلبه بیچاره اشاره کرد که سکوت کند و هیچ نگوید.
دختر پرسید: شام چه داری ؟؟ طلبه آنچه را که حاضر کرده بود آورد و سپس دختر که شاهزاده بود و به خاطر اختلاف با زنان حرمسرا خارج شده بود در گوشهای از اتاق خوابید.
صبح که دختر از خواب بیدار شد و از اتاق خارج شد ماموران،شاهزاده خانم را همراه طلبه جوان نزد شاه بردند شاه عصبانی پرسید چرا شب به ما اطلاع ندادی و ….
محمد باقر گفت : شاهزاده تهدید کرد که اگر به کسی خبر دهم مرا به دست جلاد خواهد داد.
شاه دستور داد که تحقیق شود که آیا این جوان خطائی کرده یا نه ؟ و بعد از تحقیق از محمد باقر پرسید چطور توانستی در برابر نفست مقاومت نمائی؟ محمد باقر ۱۰انگشت خود را نشان داد و شاه دید که تمام انگشتانش سوخته و…
علت را پرسید.
طلبه گفت : چون او به خواب رفت نفس اماره مرا وسوسه می نمود هر بار که نفسم وسوسه می کرد یکی از انگشتان را بر روی شعله سوزان شمع میگذاشتم تا طعم آتش جهنم را بچشم و بالاخره از سر شب تا صبح بدین وسیله با نفس مبارزه کردم و به فضل خدا ، شیطان نتوانست مرا از راه راست منحرف کند و ایمانم را بسوزاند.
شاه عباس از تقوا و پرهیز کاری او خوشش آمد و دستور داد همین شاهزاده را به عقد میر محمد باقر در آوردند و به او لقب میرداماد داد و امروزه تمام علم دوستان از وی به عظمت و نیکی یاد کرده و نام و یادش را گرامی می دارند. از مهمترین شاگردان وی می توان به ملا صدرا اشاره نمود.
نفس اماره یکی از عواملی است که انسان را به ارتکاب گناه وسوسه می کند. قران کریم می فرماید : نفس اماره به سوی بدیها امر می کند مگر در مواردی که پروردگار رحم کند ( سوره یوسف آیه ۵۳) انسانهایی که در چنین مواردی به خدا پناه میبرند خداوند متعال آنها را از گزند نفس اماره حفط می کند و به جایگاه ارزشمندی می رساند
هیس...هیس...ساکت
نفس هایت به هن هن می افتد...
دهانت می شود پر از خون
و سرفه هایت.......
مادر
می دود به سمتت
و تو
بر روی گل فرش های خانه مان
مثل ماری از درد می خزی...
مادرم بلند می گوید:
یا سیدالشهدا...سپردمش به تو
فریاد می زنی
کربلایی!!
بچه های خط مقدم را قیچی کردند...
حاجی پس کی می رسد مهمات؟!
وای
مادر نگو.........
داغ پدر را تازه نکن
مگر نمی دانی جا ماندن چقدر برایش درد ناک است؟
پدر باز هم از هوش رفتی
ای کاش باورت می شد دیگر از بچه های خط خبری نیست
ای کاش باور می کردی حرف های دکتر را که می گفت:
حاجی جنگ چند سالی است که تمام شده
این روز ها دیگر هیچ کس شما را باور ندارد...
نمی شنوی صدای متال بلند تر از الله اکبر شما به گوش می رسد؟
حاجی باور داشته باش
این روز ها روز شما فقط سالی یک بار بر تقویم هجری است!
حاجی باور کن حسین به بچه اش نرسید...
محمد به سفره ی عقدش نرسید...
رضا عروسی دخترش را ندید...
حاجی
باور کن...
پدر ای کاش اشک های دکتر را باور داشتی که می گفت:
حاجی خاک ریز و جانباز این روزها شده اند
کاراکتر تلوزیونی...
تو مانده ای و سینه ی پر از خونت و نفس های جا مانده ات
پدر باور کن!
این روز ها جایی برای من و تو نیست...
حرف اخرم:
شهدا...!
دنیا مشتش را باز کرد,
تو گل بودی,
من پوچ !
خدا تو را برد ...
و زمان مرا....
برای شادی روح همه شهدا صلوات
سلام
توی متن زیر دقت کن و اگه غلط پیدا کردی توی نظرات بنویس و جایزه بگیر
بِسْمِ اللّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ * قُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَدٌ (۱) اللَّهُ الصَّمَدُ (۲) لَمْ يَلِدْ وَ لَمْ يُولَدْ (۳) وَ لَمْ يَكُن لَهُ كُفُواً أَحَدٌ (٤) بِسْمِ اللّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ* قُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَدٌ (۱) اللَّهُ الصَّمَدُ (۲) لَمْ يَلِدْ وَ لَمْ يُولَدْ (۳) وَ لَمْ يَكُن لَهُ كُفُواً أَحَدٌ (٤) بِسْمِ اللّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ * قُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَدٌ (۱) اللَّهُ الصَّمَدُ (۲) لَمْ يَلِدْ وَ لَمْ يُولَدْ (۳) وَ لَمْ يَكُن لَهُ كُفُواً أَحَدٌ (٤)
.
.
.
.
.
.
.
درسته!
هیچ غلطی نداشت
اما شما جایزه ات رو گرفتی و برنده ی ثواب ختم قران شدی
حضرت محمد صلی الله علیه و آله و سلمخطاب به حضرت زهرا سلام الله علیها فرمود:
اگر کسی سه بار سوره ی توحید را بخواند ، گویا قرآن را ختم کرده است...
بی حجـابی که شبـــکه های ماهواره ای با مهـــربانی به جــوانان ما هدیـــه داده اند را نمیتـــوان با خشـونت تغییرش داد
آرامشِ به دل طبیعت زدن تو این زمونه به چی ختم میشه واقعا؟
بنازم به غیرتت دختر که ترسیدی از عبور کردن از این نهر ولی دستاشو نگرفتی
چون از قیامتت بیشتر ترس داشتی
امام حسین علیه السلام:
لا یأمَن یومَ القیامَةِ إلاّ مَن خافَ الله فِی الدُّنیا؛
کسی در قیامت در امان نیست مگر کسی که در دنیا ترس از خدا در دل داشت.
(مناقب ابن شهر آشوب، ج4، ص 69)
برادری به تعداد نیست ،
به وفاداری است ...
حضرت یوسف یازده برادر داشت ؛
و امام حسین ، تنها "عباس" را . . .
شلمچه از برادرهاي بي سر ، برايم قصه خوان از وصل دلبر
شلمچه قله ي معراج ياران ، سرافرازي تو با چابك سواران
شلمچه شاهد عهد الستي، ثنايت مي كنم تا زنده هستي....
در یکی از دیدارها با امام خامنه ای، دانشجویی پلاکی به گردن انداخته بود.
پلاک گردنش را به امام خامنه ای داد تا تبرکش کنند.
حضرت آقا بعد از دیدن پلاک، آن را گرفتند و بوسیدند.
به نظر شما روی پلاک چه چیزی نوشته شده بود؟
افسر جوان جنگ نرم
یادشهید را در دل نگه دارید
ودر صندوق زیبایانقلاب گذارید
وبا قفل حجابآن را ببندید
وبه دست ایمانبسپارید
تا از گزندهوسدر امان بماند
خانم خاور ملایی مادر شهید شجاعی در این دیدار اظهار داشت: پنج فرزند دارم که مهدی اولین فرزندم بوده و در روز عاشورای محرم سال ۴۳ در باغین به دنیا آمد.
وی افزود: مهدی به دنیا دلبستگی نداشت و لباس های کهنه پدرش را می پوشید، وقتی به او می گفتم لباس نو بپوش،
می گفت در مدرسه افرادی هستند که توانایی خریدن و پوشیدن لباس نو ندارند......
حسين يا حوسين؟
راستش خيلي با خودم کلنجار رفتم تا ننويسم ولي احساس کردم که بايد نوشت تا همه بدانند و فکر کنند و تصميم بگيرند آنچه مي خوانيد فرق هايي است که من پس از مدت ها تامل بين واژه هاي حسين و حوسين پيدا کردم آنها را مي شمارم تا ما حوسين را به جاي حسين (ع) مظلوم و معصوم ننگريم .
شهید از مهر مادر، از سایه پدر، از لبخند کودک،
از عشق همسر،دل میبرد وبه سوی انجام وظیفه حرکت میکند.
امام خامنه ای
تعداد صفحات : 7